بهانه زندگيم
بهانه زندگیم سلام مامانی خوب هنوز نیومدی همه فکر و خیال من شدی ها ..خوب منو وابسته خودت کردی ...هر روز بیشتر دوست دارممممممممممم میدونی چقدر ...تا خداااااااااا دینا من پنجشنبه با بابا مجید رفتیم دکتر برای چکابت ..خیلی عالی بودی ..دکتر خیلی ازت تعریف کرد ومن ی عالمه قند تو دلم آب شد مامانی من . بابامجید هم ی فرش خوشمل و ناز برای اتاقت گرفت ..مبارکت باشه مامانی بعدش هم رفیتم ی جفت کفش خوشگل و چند تا لاک برای دختر نازم خریدم ..وااااااای دینا من بیشتر عاشقت شدم ی عالمه دلم تنگ تر شده برات عزیزدلم ....دوستتتتتتتتتت دارم هستی من ...
نویسنده :
هدی
10:17